معنی فراهم امدن، دسته دستهشدن، رژه رفتن گروه، دسته، عده سربازان، استواران، گرد اوردن, معنی فراهم امدن، دسته دستهشدن، رژه رفتن گروه، دسته، عده سربازان، استواران، گرد اوردن, معنی tcاik اkbj، bsتi bsتiabj، cژi ctتj ;cmi، bsتi، ubi scfاxاj، اsتmاcاj، ;cb اmcbj, معنی اصطلاح فراهم امدن، دسته دستهشدن، رژه رفتن گروه، دسته، عده سربازان، استواران، گرد اوردن, معادل فراهم امدن، دسته دستهشدن، رژه رفتن گروه، دسته، عده سربازان، استواران، گرد اوردن, فراهم امدن، دسته دستهشدن، رژه رفتن گروه، دسته، عده سربازان، استواران، گرد اوردن چی میشه؟, فراهم امدن، دسته دستهشدن، رژه رفتن گروه، دسته، عده سربازان، استواران، گرد اوردن یعنی چی؟, فراهم امدن، دسته دستهشدن، رژه رفتن گروه، دسته، عده سربازان، استواران، گرد اوردن synonym, فراهم امدن، دسته دستهشدن، رژه رفتن گروه، دسته، عده سربازان، استواران، گرد اوردن definition,